۱۳۹۲ بهمن ۸, سه‌شنبه

سیاهی در برابر سفیدی

فرض کنین یه سری نقطه‌ی سفید یا رنگی رنگی تو روح آدم باشه به عنوان خوشحالی٬ عشق٬ مهربونی و یه عالمه حس‌های خوب دیگه که باعث می‌شن تو آرامش داشته باشی. یهو یه مسئله‌ای پیش میاد٬ یه سری نقطه‌ی سیاه به نام عصبانیت وارد روحت می‌شن. این نقطه‌های سیاه قابلیت این رو دارن که با نقطه‌های غیر سیاه که برخورد می‌کنن با هم دیگه خنثی میشن و یه نقطه‌ی سیاه و یه نقطه‌ی رنگی از بین می‌رن. تنها راه اینکه جلوی این نقاط سیاه گرفته بشه و بهشون اجازه داده نشه که نقاط رنگی رو از بین ببرن هم اینه که یک نفر با یه سرنگ اینا رو هر چه زودتر بکشه بیرون. خودت هم نمی‌تونی این کار رو بکنی چون مثل این میمونه که بیمار سرطانی مغز خودش رو شکاف بده و غده سرطانی رو بکشه بیرون٬ اون یه نفر دیگه "باید" این کار رو بکنه. بعد حالا نکنه چی می‌شه؟ اون نقطه‌های سیاه تکثیر می‌شن و تو روحت و از خوشحالی و عشق و مهربونی و یه عالمه حس‌های خوب دیگه‌ت کم می‌شه. ممکنه بعد یه مدت هیچ عصبانیتی نمونه و ممکنه فک کنین خب این که خوبه. ولی خوب نیست٬ چرا؟ چون نقاط رنگی هم از بین رفتن و تو یه قدم به سمت بی تفاوتی جلو رفتی. با تکرار این اتفاق٬ کم کم دیگه هیچ نقطه‌ی رنگی دیگه‌ای نمیمونه و حتی عصبانیتی هم نمیمونه و روحت خالی از همه چی می‌شه. جوری که دیگه از هیچی نه ناراحت می‌شی نه خوشحال. اون یه نفر٬ هر چی هم تلاش کنه دیگه نمی‌تونه کاری کنه٬ نمیتونه مهربونی و خوشحالی و عشق رو بهت تزریق کنه. بعد هیچی دیگه. چی میشه؟ رابطه به گه کشیده می‌شه٬ دعوا نمیشه و دلیل این دعوا نشدنه هم خوب بودن نیست٬ اینه که بی تفاوتی٬ و موقعی که بی‌تفاوت میشی "باید" رابطه رو تموم کنی. بیلیو می٬ اگه تموم نکنی به گا می‌ری. تجربه کردم٬ میدونم. شما تجربه نکنین.

وقتی آدم هنوز تو روابط اولیه شه٬ این حالت براش خیلی دیر پیش میاد٬ حتی بعد از کات کردن هم ممکنه خیلی دیر به این مرحله برسی٬ اما از یه جا به بعد٬ خیلی زود به اینجا میرسی٬ خیلی زود بیخیال همه چی می‌شی٬ خیلی زود بی احساس می‌شی. اینا فقط بر اساس تجربه‌های شخصیه و هیچ تأکیدی روش ندارم. ولی من اینجوری شدم و خیلی دلم می‌خواد دیگه اینجوری نباشم و امیدوارم اینجوری نباشم دیگه.

پی‌نوشت: می‌خواستم این پست رو به صورت تصویری هم پیاده کنم. به صورت gif یا فلش٬ ولی نه امکاناتش رو داشتم و نه حوصله‌ش رو. اگه کسی دوست داشت پیاده کرد. دستش رو می‌بوسم. اگه نه هم که هیچ.