داشتن برادر خوبه. همیشه دوست داشتم یه برادر کوچیکتر از خودم میداشتم. برادر بزرگتر زورگوئه، البته میدونم کوچیکترش هم هست اما به مراتب اوضاع بهتره. ولی با این حال برادر بزرگتر هم خوبه و من دوسش دارم. حتی اگه یه زنی داشته باشه که از ما خوشش نیاد. از من به عنوان خواهرشوهر و از مادرم به عنوان مادرشوهر و از پدرم به عنوان پدرشوهر. ولی باز هم برادرم رو دوست دارم حتی اگه همیشه از دستش عصبانی باشم. برادر دوست داشتنیه، حتی برادری که تولدت رو یادش رفته و دو ساله که هیچ کادوئی برات نخریده. حتی برادری که قبل از ازدواج بهترین کادوهای زندگیت رو بهت میداد و بعد از ازدواج به تیشرت قناعت میکنه. برادر مهربونه چون بازم اگه از دستش کاری بر بیاد برخلاف خواستهی خانومش برات انجام میده. حتی ممکنه یواشکی برات یه آیپاد کنار گذاشته باشه که وقتی تو رو دید بهت بده. بعله میخواستم به همینجا برسم. من از وقتی که آیپاد هنوز وارد ایران نشده بود داشتمش چون برادرم مهربونه و دوس داره چیزایی که خودش نداشت رو خواهرش داشته باشه. البته این مسئله به زمان قبل از ازدواجش بر میگرده اما هنوزم اگه بتونه همونجوریه و میدونم خوشحال نیست از اینکه نمیتونه الان این کار رو بکنه. الانم برام یه آیپاد دیگه کنار گذاشته چون قبلیه بعد از 6 سال دیگه خراب شده و من میتونم با خیال راحت پولی که برای تهیهی یکی از محصولات اپل کنار گذاشته بودم رو خرج کنم و از این بابت خوشحالم. من برادرم رو دوست دارم نه به خاطر آیپاد به خاطر اینکه با همهی بداخلاقیاش مهربونه و همین مهربونیشه که همیشه کار دستش میده. برادر من بدون شک بهترین برادر دنیاس و پسرش عزیزترین پسر دنیاست و منم هر کاری از دستم براش بر بیاد میکنم. متسفانه نمیتونم چیزی براش بخرم. برادر زادهم رو میگم. چون تا حالا که یک سال و نیم و 6 روزشه هر چی براش خریدیم یک روز بیشتر دووم نیاورده و مامانش در اولین فرصت اون رو سر به نیست کرده. این یک واقعیته و اون رو از روی خواهرشوهر بودن نمیگم. حتی برادرم هم بهمون گفت که دیگه چیزی براش نخریم. چون فقط پول توی سطل آشغال ریختنه. ولی من میگم خوب شاید اون رفتگری که این سطل آشغالها رو جمع میکنه لازم داشته باشه. اما بازم فک میکنم که خب من خودم هم به این پول نیاز دارم. من زیاد آدم به فکر فقیرهایی نیستم. فقط چند بار با خودم فکر کردم که اگه فلان کارم درست شد یه مبلغ قابل توجهی رو (از نظر خودم) به یه خانومی میدم که کلی از این خانوادههای فقیر رو میشناسه و بهشون کمک میکنه. اما فلان کارم هیچوقت درست نشد و مجبور نشدم پولم رو بهشون بدم. از همهی اینها به این نتیجه میرسیم که "برادر خوب است و عمه دوست داشتنی ترین موجود دنیاست چون من عمه هستم".